بررسی ویژگیها و قابلیتهای سلولهای درمی کشت شده بستر چنگال موش در ایجاد برهمکنش با اپیدرم هتروتوپیک
نویسنده
چکیده مقاله:
هدف: در این تحقیق ویژگیهای مورفولوژیکی، کشت سلولی، ایمونوشیمیایی و القایی سلولهای درمی چنگال موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: ابتدا انگشتان موش از محل آخرین مفصل منتهی به چنگال قطع و بخشهای قطع شده برای مطالعات بافت شناسی آماده شد. همچنین بافت درمی زیر صفحه چنگال استخراج و در شرایط in vitro کشت داده شد. سلولهای کشت شده در پاساژ 2 و 3 بهروی لامل متتقل و با آنتی بادی α-smooth muscle actin (ASMA) واکنش داده شدند. در نهایت سلولهای کشت شده با DiI رنگ شده و به نیمه-فولیکولهای ویبرسا و گوش پیوند زده شدند. نتایج: سلولهای درمی چنگال از نظر ویژگیهای ریختشناسی، کشت سلولی، بیان پروتئین ASMA با پاپیلای درمی فولیکول مو شباهت نشان دادند. این سلولها یک مورفولوژی دو قطبی و دوکی شکل را به نمایش گذاشتند که در یک ماتریکس خارج سلولی غنی از گلیکوزآمینوگلیکان قرار داشتند. اکثریت سلولهای کشت شده پروتئین ASMA را در سیتوپلاسم خود بیان کردند و این پروتئین با شدت بیشتری در پاهای تیغهای مشاهده شد. با وجود این، برخلاف سلولهای درمی فولیکول مو این سلولها قادر نبودند اپیدرم اکتوپیک را برای ایجاد یک زائده پوستی القا کنند. نتیجهگیری: قابلیت القایی که در سلولهای پاپیلای درمی فولیکول مو مشاهده شده است قابل تعمیم به سلولهای درمی سایر ضمائم پوستی از جمله سلولهای درمی چنگال نیست. از شواهد چنین استنباط میشود که عامل القا کننده موجود در سلولهای پاپیلای درمی فولیکول مو در سلولهای درمی چنگال بیان نمیشود.
منابع مشابه
بررسی ویژگیها و قابلیت های سلولهای درمی کشت شده بستر چنگال موش در ایجاد برهم کنش با اپیدرم هتروتوپیک
هدف: در این تحقیق ویژگیهای مورفولوژیکی، کشت سلولی، ایمونوشیمیایی و القایی سلولهای درمی چنگال موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روش ها: ابتدا انگشتان موش از محل آخرین مفصل منتهی به چنگال قطع و بخش های قطع شده برای مطالعات بافت شناسی آماده شد. همچنین بافت درمی زیر صفحه چنگال استخراج و در شرایط in vitro کشت داده شد. سلولهای کشت شده در پاساژ 2 و 3 بهروی لامل متتقل و با آنتی بادی α-smooth...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملبررسی بیان اکتین آلفای ماهیچه صاف (α-SMA) در سلولهای درمی ضمائم پوستی به روش ایمونوهیستوشیمی
هدف: اکتین آلفای ماهیچۀ صاف (α-SMA) یک ایزوفرم اکتین است که در بسیاری از انواع سلولهای یوکاریوت وجود دارد. در این تحقیق نحوۀ بیان این پروتئین در ضمائم پوستی مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: در تحقیق حاضر بیان پروتئین آکتین آلفای ماهیچه صاف در سلولهای درمی سه نوع از ضمائم پوستی در شرایط in vitro و در یک مورد در شرایط in situ به روش ایمونوهیستوشیمی مورد مطالعه قر...
متن کاملکشت کراتینوسایت های موش صحرایی در محیط کشت بدون سرم به روش کاشت اپیدرم
Background and purpose: To establish a simple method for preparation of pure epidermal cell in serum-free medium, without co culturing with lethally irradiated 3T3 cells. Materials and methods: Â piece of skin biopsy was taken from a rat. Âfter trypsinazation to separate epidermal layer, the epidermis was cut into explants 1×1 mm and were laid at 50 mL on tissue cultured flasks. Then, the ex...
متن کاملزیست پلیمرآلژینات بعنوان بستر سه بعدی جهت کشت و تمایز سلولهای بنیادین مزانشیمی بافت چربی انسان به سلولهای کندروسیت غضروف
هدف از مطالعه حاضر بررسی توانایی زیست پلیمر آلژینات به عنوان بستری برای تمایز سلول های مزانشیمی بافت چربی انسانی به سلول های کندروسیت می باشد. بدین منظور سلول های بنیادی مزانشیمی از بافت چربی انسانی افراد سالم توسط کلاژناز نوع I جداسازی و کشت داده شدند. سپس این سلولها در بستر آلژینات با استفاده از اسید اسکوربیک و TGF-β1 به کندروسیت تمایز داده شدند. توانایی بستر آلژینات در تولید سلول ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 6 شماره 3
صفحات 409- 420
تاریخ انتشار 2016-02-01
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023